شش جهت

فریاد که از شش جهتم راه ببستند / آن خال وخط و زلف و رخ و عارض و قامت
  • شش جهت

    فریاد که از شش جهتم راه ببستند / آن خال وخط و زلف و رخ و عارض و قامت

شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۵ ق.ظ

اول مهر و پسر همسایه

از آخرین سالی که اول مهر برای من اولین روز مدرسه رفتن بود مدت زیادی میگذره، اما من هرسال روز اول مهرماه دلتنگ مدرسه میشم، نه به خاطر اینکه در دوران تحصیل خیلی دانش آموز درسخوانی بوده باشم، نه! همیشه دلم برای شیطنت های دوران مدرسه تنگ میشه، البته این دلتنگی هم فقط مختص دوره ی دبیرستانه و یادآوری خاطرات خوش اون دوران هم برام کافیه، دلم نمیخواد حتی یک روز به عقب برگردم!

اول مهر ماه امسال به لطف پسر همسایه یادآور بُعد دیگه ای از خاطرات مدرسه بود، صبح ها باید ساعت شش از خواب بیدار میشدیم تا صبحانه میخوردیم و آماده میشدیم ساعت شده بود شش و نیم همون موقع بود که از شبکه یک، تام و جری پخش میشد و اون کارتون صبحمون هم نباید قضا میشد!

همسایه جدید ما یک پسر داره که سیزده سالشه، حالا من نمیدونم با این تغییرات سیستم آموزشی، دوم راهنماییه یا اول دبیرستان! امروز از ساعت شش و سی دقیقه صبح از طبقه ی بالا صدای داد و بیدا میومد. اول مرحله بیدار شدن، بعد به زور مجبورش کردن که صبحانه بخوره و اون در تمام این مدت فریاد میزد که نمیخواد، بعد دعواشون سر این مساله بود که پسر غُر میزد که چرا روز اول مدرسه باید با خودش کیف ببره در حالی که هنوز هیچ کتابی نداره؟! البته مادرش بهش یادآوری کرد که بچه تو عقل نداری و امروز مدرسه همه ی کتابهاتون رو بهتون تحویل میده پس باید کیفت رو ببری تا بتونی کتاباتو بیاری خونه.

خدایا ازت میخوام کمکم کنی تا در دویست و پنجاه و پنج روز مانده از سال که هفته ای پنج روز این برنامه تکرار میشه صبور باشم .

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۰۱
دختری آرام با سه نقطه ی اضافه

اول مهر

پسر همسایه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی